بر قاب خیس پنجره مانده نگاه من
امشب چقدر جای تو خالیست ماه من
تنها خطای زندگیم عشق بود و بس
رو کن به من قشنگ ترین اشتباه من
آدمها همه چیز را همین جور حاضر و آماده از مغازها می خرند
اما چون مغازه ای نیست که دوست معامله کند
آدمها مانده اند بی دوست
تو اگر دوست میخواهی مرا اهلی کن
پرسید : اهلی کردن یعنی چه
گفت : یعنی ایجاد علاقه کردن
و این چیزی ست که این روزها پاک فراموش شده
پرسید : راهش چیست ؟
گفت : باید صبور باشید
خیلی صبور ...
سلاممن الان کافی نت هستم به اتفاق دوستم رضا
چند دقیقه دیگه هم باید بریم چون با بروبچ شتر قرار داریم
۱خبر جدید هم اینکه مادربزرگ رضا امروز حوالی ساعت ۷:۰۰ عصر تک و تنها رویت شده
من اول فکر کردم از خانه فرار کرده
رضای مردتیکه هم الان داره میخنده
آقای جرفی هم از راه دور همتون رو میبوسه
خوب دیگه ما بریم
قربون شما
بای
سلام به شما دوستان عزیز
من امروز وبلاگم رو آپدیت میکنم پس از نظر پزشکی زنده هستمحالمم خوبه
امیدوارم حال شما هم خوب خوب باشه
اصلا حال ندارم مطلب بنویسمشرمنده
راستی یکی از دوستام جدیدن به کار وبلاگ نویسی پرداخته که البته تا چند روز دیگه کلی چیز بش یاد میدم که ... آدرس وبلاگش هم اینه==>www.30.blogsky.com
برید بش سر بزنید
البته اون اولا من خیلی وبلاگ تو بلاگسکای ساختم که الان دیگه نمیشه ساخت ... حالا بیخیالش ...
من از مهتاب ؛ مصطفی ؛ سامان و محسن تشکر میکنم
بابا ستاره جون ما رو خیلی شرمنده میکنیاخیلی ازت ممنونم
خانوم مثلا سمیرا شما خجالت نمیکشید:
سلام احمق نشو دیگه بس کن عوضی بازی در نیار دیگه . قربونت برم و اینکه خیلی باحالی.
این چه طرز حرف زدندر ضمن تو که میگفتی وبلاگ رو خیلی زودآپدیت میکنی
منم مثلا به نظرتون احترام گذاشتم
این مطالب هم ستاره جون فرستاه که خیلی ازش تشکر میکنم
سلام امید وارم خوب باشین
لحظه های تنها یی سکوت از شیون عشق گو یا ترند
اشک سکوت را می ژرستم و خنده ی عشق را به یاد می سژارم ..... فا صله های که زیبای انرا در لحظه های زمان می توان جستجو کرد
بالش گرم تنها یی تنم را میسوزاند اما چه فایده که خنده های ژریشان تهی از معنا نیز دردم را دوا نمیکند
خوب بودن را فکر کردم اما بدی را یادم دادند
غربت دل از غربت تن هزاران بار سو زا ننده تر است
غروب محبت از طلوع عشق سریعتر حرکت می کند
نمی خواهم علف باشم .. نمی خواهم هرز باشم ... نمی خواهم علف هرز باشم
نمی خواهم همو چون علف هرز تمام تنم را نثار تنها یی کنم
نمی خواهم همچو او همه ی تنم را لمس کنند
نمی خواهم علف باشم علف بی نگاه . علفی بی معنا . علف تنهای
نمی خواهم هرز بودن را لمس کنم . درد اور است .
غرور برتر از عشق . عشق برتر از محبت . محبت برتر از دوست داشتن . دوست داشتن برتر از اشنا یی و اشنا یی برتر از یک نگاه ژاک
موفق باشید