زندگی آنچنان هست که زندگانی باید کرد

زندگی پاورقیست ، جستجو بایدکرد

زندگی آنچنان هست که زندگانی باید کرد

زندگی پاورقیست ، جستجو بایدکرد

سلسله سوکل مخ

ایلامی میانه ( حدود 1100 – 1450 ق.م. )

ایلامی نو از 814 ق.م. تا کوروش بزرگ

نگاهی به تاریخ ایلام

از آغاز و چگونگی برپایی حکومت و نیز پیدایش تاریخ در ایلام، اطلاعی در دست نداریم. با نام ایلام KUR.NIM.KI.=Elam(a)   نخستین بار در نامنامه شاهان سومری که در حدود سالهای 2100 ق.م. تنظیم شده است . برخورد می کنیم. بر اساس این نامنامه در حدود سالهای 2600 ق.م. فرمانروایی از شهر کیش ( Kish ) ایلام را فتح کند . در حماسه ای دیگر از سومریان فروانروای شهر اوروک ( Uruk ) از فرمانروای ارت Aratta  ( شهداد کرمان ) در خواست فلزهای گرانبها و سنگ لاجورد وصنعتگر کرده است . در حماسه أی از لوگل – بند ( Lugal-banda ) یکی دیگر از فرمانروایان اوروک آمده که وی از راه انشان Anshan/Anzan  (بیضای فارس ) بر ارت تاخته است . در زمان همین فرمانروا و دموزی (Dumuzi  ) – پادشاهی نیمه خدا – ایلامیان نیز بر بین النهرین تاخته اند .
بر اساس همین نامنامه ، در حدود سالهای 2500 ق.م. ایلامیان بین النهرین را به تصرف در آورده و سه فروانروا از سلسله اون به مدت 356 سال( تعداد سالها را اسطوره ای باید به شمارآورد ) بر آن سرزمین فرمانروایی کرده اند . در حدود سالهای 2450 ق.م. یکی از فرمانروایان شهر لگش (
Lagash) از پیروزی خود بر ایلامیان سخن گفته است. در حدود 80 سال از این یکی دیگر از فرمانروایان همین شهر مدعی پیروزی بر سپاهی مرکب از 600 سرباز ایلامی که شهر را مورد حمله قرار داده بودند ، شده است .
باروی کار آمدن شروکین اکدی (
Sharru-kin  =سارگون اول) 2279 –2334 ق.م. واقعه های تاریخی بیشتر صورت حقیقی به خود گرفته اند تا حماسی محض و اسطوره ای .
از زمان این پادشاهان بین النهرینی خاندان شروکین، نخستین بار با نام فرمانروایان واقعی جنوب ایران روبه رو می شویم . بر اساس دو نوشته شروکین ، وی بر ایلام و ورهشی و رخشی
Warahshi  - مرهشی مرخشی Marahshi  وپرش (Parashe  ) ( قرنهای بعد ) – تاخته غنیمتهای بسیار از شهرهای شوش و اون ( مکان نامعلوم ) بر گرفته است . در میان شکست خوردگان ایلامی دوباره با نام سنم – شیموت ( Sanam –Chimut ) ، یک بار با عنوان حکمران ( Ensi ) و بار دیگر با عنوان نایب السلطنه (GIR/NITA  )  و لوه- ایشن ( Luh-ishan  ) پسر پادشاه ایلام که هیشپ- رشینی ( Hishep-Rashini ) نام داشته و نیز یک داور و برادر پادشاه ورهشی و چند حکمران جزء دیگر ، برخورد می کنیم.
گل نبشته ای یکتا که زمان نسخه برداری آن بایستی در حدود میانه سالهای 1800 تا 1600 ق.م. بوده باشد به دست آمده است که در بردارنده نام دوازده پادشاه سلسله اوان می باشد . بر اساس این نبشته ، بنیانگذار سلسله اوان ، پلی (
Peli  ) نام داشته است که متاسفانه نه از وی و نه از شش پادشاه پس از او ، هیچ گونه آگاهی در دست نداریم . فرمانروای هشتم این نامنامه ، لوه ایشن ( Luhishan  ) است که به احتمال زیاد باید همان لوه –ایشن ( Luh-ishan  ) نام برده شده در نبشته شروکین باشد. اگر این احتمال درست باشد ، آغاز سلسله اوان به حدود 2500 ق.م. می رسد .
فرمانروایان اکدی پس از شروکین نیز ، هر یک مدعی حمله به جنوب ایران و تصرف شهرهای آن بودند. سومین فرمانروای اکد ، من – ایشتو – سو (
Man-ishtu-su ) در نبشته أی می گوید که سپاهیان وی انشان (در فارس ) شری خوم / هوم ( Sherihum ) ( مکان نامعلوم به احتمال در محدوده فارس ) و سی و دو شهر را که بر کناره دریای پارس بوده اند ،به تصرف خود در آوردند. حکمران شوش ( Ensi  ) در این زمان به نام اشپوم ( Eshpum )  خود را بنده من – ایشتو – سو خوانده است . فرمانروای دیگر اکد ، نرام سین ( Naram-Sin ) نیز بر جنوب ایران تاخته تا شورش همگانی ملوخ ( Meluthha  ) =ارت ( شهداد کرمان ) ، ورهشی و همه سرزمین انشان را سرکوب نموده است . نخستین گل نبشته زبان ایلامی به خط میخی مرسوم ، پیمان نامه أی میان وی و فرمانروایی نامعلوم از ایلام – شاید هیت ( Hita  ) یازدهمین فرمانروای سلسله اوان – می باشد . آخرین فرمانروای سلسله اوان پوزور- این شوشینک ( Puzur-In-Susinak ) و یا تعبیر شادروان هینتز ، کوتیک – این شوشینک ( Kutik-In-Shushinak  ) است که از وی سه نبشته به اکدی همراه با متن ایلامی متقدم ، به دست آمده است وی در دو متن اکدی خود را " نیرومند " ( Diannum )  و پادشاه اوان ( LUGAL/Shar Awanki ) نامیده و در سومین متن ،خود را نایب السلطنه GIR.NITA= Shakkanakkom  خوانده و نیز خود را فاتح هفتاد جای از جمله کیمش ( Kimash  ) ( میان جبل حرمین و زاب کوچک ) و سیمشکی ( Simashki  ) ( جای نامعلوم ) ، شهر یا سرزمینی که در آن قرن بعد خاستگاه سلسله جدید فرمانروایان ایلامی بوده ، شمرده است .
پس از سرنگونی اکدیان به دست گوتیان و تا برقراری سلسله سیمشکیان در ایلام ، در نبشته های بین النهرینی تنها دو مورد از ایلام یاد شده است : گودا (
Gudea ) فرمانروای لگش ( به احتمال حدود 2124 –2143 ق.م.) یک بار برای آراستن پرستشگاه شهر لگش به آن شهر رفته بودند یاد کرده است .
با به قدرت رسیدن سلسله سوم اور در بین النهرین ( 2004 – 2112 ق.م. ) بار دیگر دشت خوزستان را زیر نفوذ و چیرگی پادشاهان این سلسله می یابیم . از زمانی شولگی (
Shulgi ) ، دومین پادشاه سلسله سوم اور ( 2047 – 2094 ق.م. ) ، فرمانروایان شوش از سوی پادشاهان این سلسله تعیین می شده اند و همچنین ، مسافران بسیار میان شهر لگش در بین النهرین و شهرهای شوش ، ادمون ( Adamdun  ) ( جای نامعلوم ) ، سبوم ( Sabum ) ( جای نامعلوم ) ، ورهشی ( جای نامعلوم ) ، هوهنوری ( Huhnuri ) = هنر ( Hunar  ) زمان داریوش بزرگ ، به احتمال زیاد در نزدیکیهای باشت امروزی ، سیمشکی ( جای نامعلوم ) ، انشان ( بیضای فارس ) و سرزمین سو ( KUR.SU ) ( جای در همین زمان ،پادشاهان اور با دادن دخترانی از خانواده خود به همسری حکمرانان شوش ، آنان را همپیمانان خود نگاه می داشتند . شولگی در سال هیجدهم پادشاهی خود یکی از دخترانش را به زنی فرمانروای انشان داد . شو- سین (Shu – Sin  ) ( 2029 – 2037 ق.م. ) و ایبی – سین ( Ibbi – Sin  ) نیز دختران خود را به همسری فرمانروایان زبشلی ( Zabashli  ) ( جای نامعلوم ) و انشان دادند.
با مهاجرت هجوم گونه آموریان به بین النهرین و پدید آمدن سستی و ناتوانی در سلسله اور سوم ، ایلامیان برای رهایی از چیرگی بین النهرین ، سر به شورش برداشتند . از این رو ، ایبی سین وادارشد که در سالهای نهم و چهارده هم سلطنت خویش به هوهنوری ( منطقه فهلیان ) و ادمدون و اوان بتازد . سرانجام در سال 2004 ق.م. سپاهی از ایلامیان و مردم سو- به فرماندهی فرمانروای انشان که داماد – ایبی سین بوده – اور را به تصرف در آوردند و آخرین فرمانروای اور سوم را با خود به انشان بردند .

از شوش ، نامنامه أی ب بابلی کهن به دست آمده است که در بردارنده نام دوازده پادشاه سلسله سیمشکی در شوش است . سه فرمانروای نخست این سلسله ، گیرنم (
Girnamme ) ، تزیت ( Ebarti  ) به گواهی مدارک سومری می بایست همزمان با پادشاهان سلسله سوم اور بوده باشند و به احتمال ، تا حدود سال 1928 ق.م. در شوش فرمان می رانده اند . در این سال ، یکی از فرمانروایان شهر لارسا ( Larsa  ) به نام گونگونوم (Gungunnum  ) ( 1906 – 1932 ق.م.) به جنوب ایران تاخته و تا انشان را به تصرف خود در آورده و به احتمال زیاد ، این حمله سبب سرنگونی سلسله سیمشکی ها شده است .