سلام
امیدوارم حال همتون خوب باشه
راستی من دیگه جک نمیگم این چه وضیتیه بابا ۱۰۰ تا انگ بی ادبی و ... به ما میچسبونن ظرفیت ندارید ما هم جک نمیگیم
امروز و امشب بسیار زیبا گذشت مثل همه ی روزهای زیبای خداوند
در ضمن اشخاصی که نظر میدن من توی همون قسمت به نظرهاشون پاسخ میدم
درباره ی اشخاصی که من راجبشون مطلب مینویسم شما میتونید نظر بدید
چندتا از دوستان هی به ما میگن تو وبلاگ واسمون تبلیغ کن که من از همیجا اعلام میکنم من تضمین نمیکنم شمارتونو تو وبلاگ بزنم فردا واستون مشکل پیش نیاد ماشالا خوانندگان این وبلاگ رو اقشار مختلف تشکیل میدن از جمله افراد محترم و باشخصیت دکتر مهندس ایرانیان مقیم آلمان و امریکا دزد عمله پدر سوخته آشغال و ... و ... و اینکه اینجا جای تبلیغ نیست
راستی اون روزایی که اهوازم توی یه آموزشگاه کامپیوتر دروس عمومی و تخصص کامپیوتر رو تدریس میکنم حالا جریانش طولانیه که چطور شد سر از اونجا در اوردیم ولی یه شخصی ما رو به اونجا معرفی کرد که مثلا کار ما خیلی خوبه ( که چرت گفته ) چه کنیم شکسته نفسی میکنیم خلاصه طبق قرار که گذاشته بودیم اولین جلسه رفتیم واسه تدریس آقا ما فکر میکردیم آموزشگاه پسرانس دیدیم نه بابا هموشون مادن
قیافه من اونجا بسیار دیدنی بود خلاصه زنگ زدیم به طرف گفتیم کجا مارو فرستادی؟گفت برو سر کلاس رله باش اینجا به هر کسی اعتماد نمیکنن که بزارن مرد بره سر کلاس ما هم دیگه اجابت کردیمو ...
اولاش که خیلی سخت بود به شدت استرس بالا بود خیلی هم به شدت کم کم خوب شد دیگه اولین جلسه هم با ۵۰ دقیقه تاخیر رفتم خواب موندم
خلاصه موقع برگشتن دیدم یکی زنگ زدو خودشو معرفی کرد گفت من با آموزشکاه هماهنگی کردم میخوام خصوصی کلاس بگیرم منم برنامه روزایی که اهوازمو بش گفتم اونم چون دانشجوی شوشتر اون روزایی که من هستم اون نیست اون روزایی که اون هست من نیستم این دخترا هم که خودتون میشناسید دیگه الکی به بهانه های مختلف زنگ میزنن منم خیلی محترمانه بشون گفتم شما تو آموزشگاه ثبت نام کردید و با اموزشگاه هماهنگی کنید من ساعت هایی که هستم رو اعلام کردم شما با اونجا تماس بگیرید این منشی هم که خیلی موت موت میکنه و میشله
اون دفه رنگ زده به من آخرش میگه خداحافظ عزیزم شماره منم که فقط به خاجه حافظ شیرازی نداده
ولی من اصلا بشون رو نمیدم و به چشم یک برادر بشون نگاه نمیکنم و رابطمون هم فقط کاریه فردا ۱۰۰ تا انگ به ما نچسبونیدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا آبرو داریم
اتفاقا فردا ساعت ۸ تا ۱۱ صبح با اون دختره خصوصی کلاس دارم باید برم بخوابم از کلاس هم باید مستقیم برم ترمینال چون ساعت ۲ تا ۸ خودم کلاس دارم بعدشم خودم برمیگردم اهواز
سری در مورد ارسلان حیادی صحبت میکنیم
ارسلان حیاوی ملقب به اچول یا چوچول متولد سال ۱۳۶۶ است پدر وی حاج کریم ملقب به کریم برقی است انتهای بازار مرو الکتریکی ارسلان موجود میباشد که متعلق به کریم میباشد
کریم پارسال رفت مکه وقتی برگشت تا ۳-۴ ماه هنوز تو جو اونجا بود یه بار علی جرفی بش گفت عمو کریم شرمنده دیگه ما بت نمیگیم حاج کریم بت میگیم همون عمو کریم کریم هم در پاسخ فرمود : ( * مهم خداست * ) شما نمیدونید این چند وقت سوجه بود
ارسلان پسر بسیار مهربان و با معرفتیه و من به شخصه خیلی خیلی دوسش دارم
به همه هم پیشنهاد میکنم تو سفر حتما با خودتون ببریدش بسیار خوش سفر و منظم و دقیق تو کارها به نظم خیلی اهمیت میده و بسیار خاکیه خوراکش بحث کردنه
امسال هم رشته دامپزشکی بهبهان قبول شد ولی نرفت
۱ زمانی زیاد دمبال سوراخ میگشت ولی الان نه دیگه از یه دختری هم خیلی خوشش میاد چند ساله عاشقشه دوست داره باش ازدواج کنه که امیدوارم به خواستش برسه دمبال جی اف بازی هم نیست یکی از رفیقای بسیار قدیمیمه حداقل ۱۲ سال هست که میشناسمشو در دوران کودکی هم بازی بودیم دیگه من باید برم بخوابم
در عکس اولی ارسلان سمت چپ تصویر و در عکس دومی هم در سمت چپ تصویر
ارسلان جان امیدوارم در تمام مراحل زندگیت پیروز و موفق باشی
مخلص شما : محمد
قربانت خدانگهدار
در عکس اولی حسین سمت چپ منه و در عکس دومی سمت راست کوروش
سلام خدمت دوستان عزیز
امیدوارم حال همتون خوب باشه
عید فطر رو خدمت شما تبریک عرض میکنم آرزو دارم همه ی روزهای زندگیتون همراه با شادی و هرروزتون عید باشه
بلاگسکای یه سری امکانات به سرویس خودش اضافه کرده که مثلا کسی که نظر بده باید مدیر وبلاگ اونو تایید کنه مطمین باشید هر نظری بدید ما تاییدش میکنیم اصلا دوست دارید فوش بدید خواهید دید تایید میشه
راستی چرت و پرتای مهدی رو تکذیب میکنیم طی این چند رو عده ای تماس گرفتن و پیگیر ماجرا شدن خلاصه جنجال عجیبی به پا شد
من سعی میکنم هر دفعه که وبلاگ رو به روز رسانی میکنم درباره یکی از دوستان هم مطلب بنویسم البته در پاره ای از نوشته ها ما به زبان طنز به قضیه نگاه میکنیم
راستی آقای علی جرفی از بستان آباد امد و ما رو خیلی خوشحال کرد علی جرفی در پاره ای از سخنان میفرمود من روزای آخر به یادت افتادم گریه کردم که البته من خیلی دوسش دارم و همیشه به یادشم اونجا هم که بود مرتبا در تماس بودیم خلاصه با کوله بار بسیار زیاد چخان امد اهواز که حالا اینجا نمیگنجه من بخوام صحبت کنم فقط یکی از صحبتاشو بگم که میگه ما اونجا ۷ تا بچه اهوازیم که دیگه همه ما رو میشناسن و چند روز پیش یکی از اون بچه ها یه دختری رو تو راه رو دانشگاه انگولی میده ( آدم نمیدونه بخنده یا گریه کنه )خلاصه گفت حراست هم گرفتشو بردنش کمیته انظباطی و ازش تعهد گرفتن که دیگه خواهش میکنیم لطف کنید کسی رو انگولی ندید . علی جرفی هم خوب بعد از روبوسی و فرستادن اخ و مف و تف در دهان اینجانب چندتا سرفه کرد که تازه فهمیدیم آقا مریزه ماشالا حسابی گه زده بود از اون ور هم چندتا تیخال زده بود نه اینکه تو بستان آباد زیاد باقر میاد تو خوابش بچه میترسه باقر هم بیکاره ها انقدر راه بلند میکنه میره تو خواب علی جرفی !
بد نیست امروز درباره آقای مهدی مولوی نیا صحبت کنیم که در گذشته ی نچندان دور همه وی را به اسم مهدی ملا میشناختند که ایشان در دهه ۵۰ با فشار رژیم پهلوی به آخوند ها و ملا ها وی هم رنگ جماعت شد و فامیل خود را عوض نمود و تصمیم گرفت که شاعر شود و راه مولوی بزرگ را ادامه دهد اما این پایان کار نبود زیرا او به جای شاعری راه ... شعری را پیشه کرد
مهدی پسر بسیار گل با معرفت رفیق باز شوخ و در مجموع بسیار خوبیه
اسم باباش هم حمید موزیک
عشقش هم evanescence
بسیار هم کم در دسترس است پول موبایلش ۴۵۰ هزاد امد که الان ۸ ماهی هست قطع فلن۲۵۰ داده حالا مونده بقیش که قراره بچه ها پول بزارن آزادش کنیم
مهدی جدیدا هم یه جی اف پیدا کرده که اسمش جمیله و وزنش ۱۰۰ کیلو به بالاست همچنین طبق آخرین اخبار وی را با هواپیمای توپولف روسی مقایسه کردند
با هم طبق آخرین خبرهای دریافتی از خود مهدی مطلع شدیم جی اف قبلیش که اسمش مژده بوده قبل از اینکه با مهدی دوست باشه ۲ تا بچه صدق کرده بود . عزیزم لاشی پسنده هرچی بی خانواده ی بدبخت و کور و کچل به تور این میخوره
تا چند وقت دیگه هم حتما با زنای بیوه و ... رابطه بر قرار میکنه
کلا هر ۸ ساعت ۱ جی اف عوض میکنه ( انگار کپسول آموکسی سیلین )
همچنین وی طی مدت عمر خود به دلیل پدر سوخته گری و ... القاب و عناوین گوناگونی را با خود یدک میکشد برای مثال مهدی سوکسی مهدی پاره مهدی سک سک مهدی گاومیش
مرغ و گوشت کیانپارس که جدیدا دایر شده ( اهواز - کیانپارس - خیابان ۸ ) اون تابلوی بالاش عکس یه گاویه که زبونش بیرونه که کپی مهدیه من وقتی دلم واسش تنگ میشه و نیتونم ببینمش میرم اونجا ساعتها زل میزنم به عکسشو حسابی اشک میریزم اون خروسه هم که حسین مجیدی پور و اون بزغاله هم که گپی سهیل سلاماته
مهدی جان دیگه بیشتر کپنت دربارت مطلب نوشتم دیگه بسته
ما خیلی دوست داریم آرزومون موفقیت روز افزونت ایشالله همیشه موفق و پایدار باشی
مخلص شما : محمد
خدانگهدار
سلام من مهدی مولوی هستم .
من میخوام در مورد پسرهایی که همانند دخترها ابرو بر می دارند صحبت کنم.
واقعا خیلی زشته در مملکت ما که اسلامی و باید الگوی کشور های غیر اسلامی باشه ولی متأسفانه جوان های ما با دیدن ماهواره و افراد غربی تحت تأثیر قرار گرفته اندو ابرو بر می دارند.
خلاصه سرتون رو درد نیارم این صحبت ها از جایی شروع شد که آقا محمد ( صاحب وبلاگ ) در شب احیا دیدیم که بله آقا زیر ابرو ، بالا ابرو و وسط ابرو رو صفا داده.
محمد که پسر خوبی بود از وقتی که وارد دانشگاه شده خودشو گم کرده میگه امیدیه درس می خونم خدامیدونه اونجا داخل مهمانسرای مخابرات داره چه گندی می زنه.
یه روز ابرو بر میداره حتما فر داهم میخواد گی با دانشجوا انجام بده .
بچه ها براتون آرزوی سلامتی می کنم و امید وارم محمد هم به کار زشتش پی برده باشه .
اگر کسی در رابطه با محمد نظر خواصی داشت می تواند به طور خصوصی با من مکاتبه کند .
M_exclusively@yahoo.com
واقعا واسه ی افکارتون متاسفم واسم فرقی نداره درباره ی من چه جور فکر کنی ولی بیخود میکنید به دوستان من کوچکترین جسارتی کنید
شما اگه عشقتون عشق بود ... .... .... !
واقعا متاسفم
سلام
با عرض تبریک فرارسیدن ما میارک رمضان و همچنین تبریک قبولی چندین تن از دوستان در دانشگاه های معتبر کشور از جمله آقایان زرزور ؛ یوخت و کرشه که به ترتیب در دانشگاهای شهید بهشتی (ملی سابق) و امیرکبیر و صنعتی شریف پذیرفته شده اند
یکی بود یکی نبود
زمانی که نتایج کنکور در سایت آزمون دات کام قرار گرفت اینجانب با مشاهده ی نام مبارک علی جرفی که در رشته ی نقشه کشی معماری و در شهر بستان آباد پذیرفته شده بود سریعا به حاج باقر اطلاع دادم و در آن زمان علی در خانه ی خالی به سر می برد (عشق خونه خالی) و پس از شنیدن اینکه بستان آباد قبول شده تصمیم گرفت دانشگاه صنعتی شریف نره و به بستان آباد عزیمت کنه خلاصه
قسمتی از شرح و حال بستان آباد از زبان دوست حاج باقر که در تبریز ساکن هست که طی تماس تلفنی قبل از رفتن جرفی کوچک و بزرگ به بستان آباد صورت گرفته است : بستان آباد ۲۰۰ کیلومتر بالاتر از تبریز واقع شده است و اطراف آن کوه است و این شهر نوک قله ی کوه است و سربازان ترکیه ای به وضوح با کلاشینکف در کنار مرز دیده میشوند و همچنین گفته شده است که اگه دستت رو از پنجره بیاری بیرون دستت تو ابراهای آسمان است و از ۷ روز هفته ۵ روزش برف و باران و ۲ روزش مه است یکی از مزیت های بستان آباد این بود که موبایل بسیار خوب آنتن میداد
ما با تلفن همراه آقای جرفی مرتبا با وی در تماس هستیم که روز اول که اونجا بود گفت آقای ممد شهریم شده ۵۸۰ تومان فرداش گفت ۵۵۰ پسفرداش گفت ۵۲۷ و دیروز گفت ۴۸۰ تومان فکرکنم تا اهواز که برسه میگه یه ۲۵۰ تومان هم دستی بم دادن ثبت نامم کردن چون آقای جرفی از نخبگان این مملکت و هر ساله تو جشنواره ی خارزمی اگه اول نشه دیگه دوم میشه تا حالا هم چطور جز فرار مغزهای نبوده من تعجب میکنم
در کل ما منتظر ورود جرفی کوچک و بزرگ با کوله باری از چخان به وطن هستیم و دلمون خیلی تنگ شده واسشون
مخلص آقای جرفی و تمامی دوستان خوبمخدانگهدار
besme taAli
tavajoh be matlabe neveshte shod dar morede poste bozorge shahrdare haftgel va nazare yeki az dostan ravabet omoomie weblog javabie sader kard ke in javabie ra moshahede mikonidavalan dooste gerami chizi ke moshakhas va mobarhan ast nafooz bala va mahboobiate aghaye gholam ali taghizadeh dar beine mardom haftgel ast.hamchenin mardom haftgel kasi ra be onvane shahrdar mipazirand ke azoo shenkhat dashte bashAND
dar natije in mardom aghaye ali taghizadeh ke ham farzand taghizadeye bozorg mibashad va ham daraie lisanse shahrsazi ast ra be onvane shahrdar mipazirAND.in dar hali soorat migird ke aghaye ghanbari na az aghaye taghizade mahboob tar ast va ham az lahaze takhasos dar hade ishan nemibashad
ba tashakor
reza pishva sokhangooye weblog
سلام
چطورید شما ؟
انشا الله در فرصتی مناسب مییایم خدمتتون
من فردا یعنی امروز ساعت ۷ صبح باز باید برم
زیاد وقت نیست چیز بنویسم
فقط ۱ خبر ناگوار پرستو یکی از زیدای مهدی خودکشی کرده حالا وقتی امدم اول دهن مهدی رو پاره میکنم که با احساسات دختر مردم بازی کرده ۱کلاس توجیهی هم واسه زید احمقش که اخه واسه این زباله تجدید ناپذیر آدم خودکشی میکنه
ولی جدا خودکشی کار بسیار احمقانه ای است
خدا نگهدار
سلام
خوبید ؟
میگن این یه دختر لبنانی که بعد از پاره کردن قرآن به این وضع در امده راست یا دروغشو نمیدونم والا
تصویر فوق پرنده ای را نشان میدهد که در حال کشیدن کرمی از دل زمین است
سعی کنید تو زندگیتون مثل این پرنده ی سخت کوش تلاش کنید و به موفقیت برسید نه اینکه
پول پول بدید به سید و نون گشاد بازیتنو بخورید مثل سوکس باشید که واسه تهیه آذوقه به هر دری میزنه
فامیل این رضا که ایوب زاده بوده الان شده پیشی . قبل از ایوب زاده هم حتما یه چیزه دیگه بوده یه چیزی تو مایه های (پخشه زاده)(پور پخشه) داوود هم که فامیلش پنده بوده ( داوود پنده )
کلی دیگه از بروبچ هستن که فامیل عوض کردن که من وقتشو ندارم بگم مثل آقای جرفی که اصلش آقای یرفی
مهدی مولوی ۱زید پکیده تور کرده بش گفته که تو که ۱۸ سالته داری واسه کنکور میخونی ؟
نسترن هم گفته من تا کلاس ۲ راهنمایی بیشتر نخوندم و پیشتر اعلام کرده بود که ما خانواده با ابهتی هستیم و خانشون هم زیتون کارگری و تلفنم ندارن مهدی میخواسته ببینه چقدر رمانتک ازش پرسید تو چقدر به من فکر میکنی ؟ اونم گفته هیچی
این کوروش هم که با بچه بازییاش دهن ما رو سرویس کرده باید حالا حالا ها روش کار کنم تا بزدگ بشه من دهن خودمو جر دادم گفتم آقا فیلمی عکسی به کسی ندید اومده زده تو وبلاگ که کسی سرچ کرد هم ببینه
امشب زیاد نوشتم خیلی بتون حال دادم بسه دیگه
مبایلشومونو فروختیم بزنیم تو کار تجارت
موفق پیروز و پایدار باشید
مخلص شما : محمد
![]() | |
این تصویر را به ذهن خود بسپارید
شما عزیزان میتوانید نظرات سوکسی خود را با ما مکاتبه نمایید
با تشکر
روابط عمومی انجمن سوکسهای باشخصیت
من گمان می کردم
ذوستی همچون سروی سر سبز
چهار فصلش همه آراستگی است
من چه می دانستم ....
من چه می دانستم
سبزه می پژمرد از بی آبی
سبزه یخ میزند از سردی دی
من چه می دانستم
دل هر کس دل نیست
قلبها بی عاطفه اند
ba salam ta chand rooze dige ghesmate ahang ham faalm mishe albate agha koorosh zahmateshoom mikeshan
albate mitoonin berin to saite on va ahang haie khareji va irani danlod konin saite koorosh ro baratoon mizaram berin hal konin
www.kooroshmusic.blogsky.com