زندگی آنچنان هست که زندگانی باید کرد

زندگی پاورقیست ، جستجو بایدکرد

زندگی آنچنان هست که زندگانی باید کرد

زندگی پاورقیست ، جستجو بایدکرد

کوروش بهادری

سلام
چطورید شما؟
خوش میگذره؟
راستی رضا پیشوا شبیه رشتیاس این سخن رو استاد علی رکنی در جمع عده ای از ارازل و اوباش خیابانی بیان کردند و همچنین که شبیه راننده کامیوناس که البته دیگه بش نمیاد
راستی اون کسی که تو قسمت نظرات از عشق و این چیزا حرف زده  ایمیل بزنه و بیشتر توضیح بده با توجه به اینکه ...
راستی علی جرفی به همین زودی تو بستان آباد دل به یه دختر تبریزی دل
داده اونم نه ۱ دل بلکه ۱۰۰ دل خلاصه دست حاج باقر اینا رو گرفتو بردشون خواستگاری . علی جرفی تو اهواز شغلش در و پنجره سازیه بعدش حانواده ی عروس از باقر پرسیدن شغل داماد چیه؟ حاج باقر هم چون زبان روزه بود نمیخواست دروغ بگه گفت پسرم WINDOWS نصب میکنه
چهره ی روز کوروش بهادری   کوروش پسر بسیار خوب  و دوست داشتنی که اسم جی افش هم مرضیه و ۱ مقدار که چه عرض کنم کمی تا قسمتی نیمه ابری ... خله   کوروش جان به امید موفقیت روز افرون
موفق اولاینز  الله ساخلاسون
نظرات 5 + ارسال نظر
گمنام مرد جمعه 22 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 03:25 ق.ظ http://sogand-ke.blogsky.com

این حقیر هم به نوبه خود براشون آرزوی موفقیت می کنم

سٌک سٌک جمعه 22 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 09:26 ق.ظ

لطف کنید در مورد طاقت و دوری بچه ها صحبت کنید.

آآآآآآآآآآآآآآآآآخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخههههههههههه
من ططططططططططااااااااااقتتتتتتتتتتتتتتتتتت ننننننددددددداااااارررررررررررررررممممممممممممم.

مهناز جمعه 22 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 11:31 ق.ظ

چه بامزس این

تینا جمعه 22 مهر‌ماه سال 1384 ساعت 09:40 ب.ظ

ممد توی این مدت به هر دری زدم با در بسته رو به رو شدم. از هر کی کمک خواستم جواب نه شنیدم. ولی با این وجود ایستادمو سکوت کردم. منتظر موندم تا شاید سرنوشت یه روزی اونو به سمت من بیاره. ولی زمان نه تنها مرحم زخمهای من نشد بلکه مثل نمک بود روی اونها.
حا لا تو تنها امید من هستی. تنها روزنه ای هستی که هنوز می تونم سوسوی مردونگی و جوانمردی رو ازش ببینم. یکی از دوستام که هم منو خوب می شناخت و هم عشقمو بهم گفت هم تو خوبی و هم اون ولی این خوبی ها کنار هم قشنگ نیست. گفت که باید عشقمو فراموش کنم ولی اعتراف می کنم که نتونستم. خودت که بهتر می دونی عاشق واقعی تا آخر عمر به عشقش وفا دار می مونه به خصوص اگه خردادی باشه! نمی خوام خاطرات نه چندان شیرین عاشقی سالهای پیشت رو به یادت بیارم ولی چه کار کنم که چاره ای به جز این برام نمونده؟ فقط عاشقان که درد همو خوب می فهمن. نمی تونم اسم دوستت رو که بدجور خاطرشو می خوام این جا بیارم. نمیدونم شاید یه جورایی بهش برخوره. ما دخترا مجبوریم در همه حال جانب احتیاطو رعایت کنیم. اگه کمکم کنی تا آخر عمرم به تو مدیون میمونم. خواهش می کنم منو تا جمعه هفته آینده منتظر نذار. از همین حالا بهم قول بده تا آخرش باهامی و کمکم می کنی.
تو رو به عشقت قسم

گلناز جمعه 6 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 01:08 ب.ظ

خیلی بامزست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد