زندگی آنچنان هست که زندگانی باید کرد

زندگی پاورقیست ، جستجو بایدکرد

زندگی آنچنان هست که زندگانی باید کرد

زندگی پاورقیست ، جستجو بایدکرد

اینم رقص برره ای تقدیم به خوانندگان گل این وبلاگ

فلن خوشی اینجا جایی نداره

                                            ...

ارسلان حیاوی

سلام

امیدوارم حال همتون خوب باشه

راستی من دیگه جک نمیگم این چه وضیتیه بابا ۱۰۰ تا انگ بی ادبی و ... به ما میچسبونن ظرفیت ندارید ما هم جک نمیگیم

امروز و امشب بسیار زیبا گذشت مثل همه ی روزهای زیبای خداوند

در ضمن اشخاصی که نظر میدن من توی همون قسمت به نظرهاشون پاسخ میدم

درباره  ی اشخاصی که من راجبشون مطلب مینویسم شما میتونید نظر بدید

چندتا از دوستان هی به ما میگن تو وبلاگ واسمون تبلیغ کن که من از همیجا اعلام میکنم من تضمین نمیکنم شمارتونو تو وبلاگ بزنم فردا واستون مشکل پیش نیاد ماشالا خوانندگان این وبلاگ رو اقشار مختلف تشکیل میدن از جمله افراد محترم و باشخصیت  دکتر مهندس ایرانیان مقیم آلمان و امریکا  دزد  عمله  پدر سوخته  آشغال و ... و ... و اینکه اینجا جای تبلیغ نیست

راستی اون روزایی که اهوازم توی یه آموزشگاه کامپیوتر دروس عمومی و تخصص کامپیوتر رو تدریس میکنم حالا جریانش طولانیه که چطور شد سر از اونجا در اوردیم ولی یه شخصی ما رو به اونجا معرفی کرد که مثلا کار ما خیلی خوبه ( که چرت گفته ) چه کنیم شکسته نفسی میکنیم خلاصه طبق قرار که گذاشته بودیم اولین جلسه رفتیم واسه تدریس آقا ما فکر میکردیم آموزشگاه پسرانس دیدیم نه بابا هموشون مادن

قیافه من اونجا بسیار دیدنی بود خلاصه زنگ زدیم به طرف گفتیم کجا مارو فرستادی؟گفت برو سر کلاس رله باش اینجا به هر کسی اعتماد نمیکنن که بزارن مرد بره سر کلاس ما هم دیگه اجابت کردیمو ...

اولاش که خیلی سخت بود به شدت استرس بالا بود خیلی هم به شدت  کم کم خوب شد دیگه  اولین جلسه هم با ۵۰ دقیقه تاخیر رفتم خواب موندم

خلاصه موقع برگشتن دیدم یکی زنگ زدو خودشو معرفی کرد گفت من با آموزشکاه هماهنگی کردم میخوام خصوصی کلاس بگیرم  منم برنامه روزایی که اهوازمو بش گفتم اونم چون دانشجوی شوشتر اون روزایی که من هستم اون نیست اون روزایی که اون هست من نیستم این دخترا هم که خودتون میشناسید دیگه الکی به بهانه های مختلف زنگ میزنن منم خیلی محترمانه بشون گفتم شما تو آموزشگاه ثبت نام کردید و با اموزشگاه هماهنگی کنید من ساعت هایی که هستم رو اعلام کردم شما با اونجا تماس بگیرید این منشی هم که خیلی موت موت میکنه و میشله

اون دفه رنگ زده به من آخرش میگه خداحافظ عزیزم  شماره منم که فقط به خاجه حافظ شیرازی نداده

ولی من اصلا بشون رو نمیدم و به چشم یک برادر بشون نگاه نمیکنم و رابطمون هم فقط کاریه فردا ۱۰۰ تا انگ به ما نچسبونیدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا  آبرو داریم

اتفاقا فردا ساعت ۸ تا ۱۱ صبح با اون دختره خصوصی کلاس دارم باید برم بخوابم از کلاس هم باید مستقیم برم ترمینال چون ساعت ۲ تا ۸ خودم کلاس دارم بعدشم خودم برمیگردم اهواز

سری در مورد ارسلان حیادی صحبت میکنیم

ارسلان حیاوی ملقب به اچول یا چوچول متولد سال ۱۳۶۶ است پدر وی حاج کریم ملقب به کریم برقی است  انتهای بازار مرو الکتریکی ارسلان موجود میباشد که متعلق به کریم میباشد

کریم  پارسال رفت مکه وقتی برگشت تا ۳-۴ ماه هنوز تو جو اونجا بود  یه بار علی جرفی بش گفت عمو کریم شرمنده دیگه ما بت نمیگیم حاج کریم بت میگیم همون عمو کریم  کریم هم در پاسخ فرمود : ( * مهم خداست * )  شما نمیدونید این چند وقت سوجه بود

ارسلان پسر بسیار مهربان و با معرفتیه و من به شخصه خیلی خیلی دوسش دارم

به همه هم پیشنهاد میکنم تو سفر حتما با خودتون ببریدش بسیار خوش سفر و منظم و دقیق تو کارها   به نظم خیلی اهمیت میده و بسیار خاکیه  خوراکش بحث کردنه

امسال هم رشته دامپزشکی بهبهان قبول شد ولی نرفت

۱ زمانی زیاد دمبال سوراخ میگشت ولی الان نه دیگه  از یه دختری هم خیلی خوشش میاد چند ساله عاشقشه دوست داره باش ازدواج کنه که امیدوارم به خواستش برسه دمبال جی اف بازی هم نیست یکی از رفیقای بسیار قدیمیمه حداقل ۱۲ سال هست که میشناسمشو در دوران کودکی هم بازی بودیم دیگه من باید برم بخوابم

در عکس اولی ارسلان سمت چپ تصویر و در عکس دومی هم در سمت چپ تصویر

ارسلان جان امیدوارم در تمام مراحل زندگیت پیروز و موفق باشی

مخلص شما : محمد

قربانت خدانگهدار

حسین مجیدی پور

به دلیل بروز برخی مسایل ...

 

در عکس اولی حسین سمت چپ منه و در عکس دومی سمت راست کوروش

 

مخلص شما : محمد

امیدوارم همیشه شاد باشید

قربون شما

خدانگهدار

 

مهدی مولوی

سلام خدمت دوستان عزیز 

امیدوارم حال همتون خوب باشه

عید فطر رو خدمت شما تبریک عرض میکنم آرزو دارم همه ی روزهای زندگیتون همراه با شادی و هرروزتون عید باشه

بلاگسکای یه سری امکانات به سرویس خودش اضافه کرده که مثلا کسی که نظر بده باید مدیر وبلاگ اونو تایید کنه مطمین باشید هر نظری بدید ما تاییدش میکنیم اصلا دوست دارید فوش بدید خواهید دید تایید میشه

راستی چرت و پرتای مهدی رو تکذیب میکنیم طی این چند رو عده ای تماس گرفتن و پیگیر ماجرا شدن خلاصه جنجال عجیبی به پا شد

من سعی میکنم هر دفعه که وبلاگ رو به روز رسانی میکنم درباره یکی از دوستان هم مطلب بنویسم البته در پاره ای از نوشته ها ما به زبان طنز به قضیه نگاه میکنیم

راستی آقای علی جرفی از بستان آباد امد و ما رو خیلی خوشحال کرد علی جرفی در پاره ای از سخنان میفرمود من روزای آخر به یادت افتادم گریه کردم که البته من خیلی دوسش دارم و همیشه به یادشم اونجا هم که بود مرتبا در تماس بودیم خلاصه با کوله بار بسیار زیاد چخان امد اهواز که حالا اینجا نمیگنجه من بخوام صحبت کنم فقط یکی از صحبتاشو بگم که میگه ما اونجا ۷ تا بچه اهوازیم که دیگه همه ما رو میشناسن و چند روز پیش یکی از اون بچه ها یه دختری رو تو راه رو دانشگاه انگولی میده ( آدم نمیدونه بخنده یا گریه کنه )خلاصه گفت حراست هم گرفتشو بردنش کمیته انظباطی و ازش تعهد گرفتن که دیگه خواهش میکنیم لطف کنید کسی رو انگولی ندید . علی جرفی هم خوب بعد از روبوسی و فرستادن اخ و مف و تف در دهان اینجانب چندتا سرفه کرد که تازه فهمیدیم آقا مریزه ماشالا حسابی گه زده بود از اون ور هم چندتا تیخال زده بود نه اینکه تو بستان آباد زیاد باقر میاد تو خوابش بچه میترسه باقر هم بیکاره ها انقدر راه بلند میکنه میره تو خواب علی جرفی !

بد نیست امروز درباره آقای مهدی مولوی نیا صحبت کنیم که در گذشته ی نچندان دور همه وی را به اسم مهدی ملا میشناختند که ایشان در دهه ۵۰ با فشار رژیم پهلوی به آخوند ها و ملا ها وی هم رنگ جماعت شد و فامیل خود را عوض نمود و تصمیم گرفت که شاعر شود و راه مولوی بزرگ را ادامه دهد اما این پایان کار نبود زیرا او به جای شاعری راه ... شعری را پیشه کرد

مهدی پسر بسیار گل  با معرفت رفیق باز شوخ و در مجموع بسیار خوبیه

اسم باباش هم حمید موزیک

عشقش هم evanescence

بسیار هم کم در دسترس است پول موبایلش ۴۵۰ هزاد امد که الان ۸ ماهی هست قطع فلن۲۵۰ داده حالا مونده بقیش که قراره بچه ها پول بزارن آزادش کنیم

مهدی جدیدا هم یه جی اف پیدا کرده که اسمش جمیله  و وزنش ۱۰۰ کیلو به بالاست همچنین طبق آخرین اخبار وی را با هواپیمای توپولف روسی مقایسه کردند

با هم طبق آخرین خبرهای دریافتی از خود مهدی مطلع شدیم جی اف قبلیش که اسمش مژده بوده قبل از اینکه با مهدی دوست باشه ۲ تا بچه صدق کرده بود . عزیزم لاشی پسنده هرچی بی خانواده ی بدبخت و کور و کچل به تور این میخوره

تا چند وقت دیگه هم حتما با زنای بیوه و ... رابطه بر قرار میکنه

کلا هر ۸ ساعت ۱ جی اف عوض میکنه ( انگار کپسول آموکسی سیلین )

همچنین وی طی مدت عمر خود به دلیل پدر سوخته گری و ... القاب و عناوین گوناگونی را با خود یدک میکشد برای مثال     مهدی سوکسی   مهدی پاره   مهدی سک سک  مهدی گاومیش

مرغ و گوشت کیانپارس که جدیدا دایر شده ( اهواز - کیانپارس - خیابان ۸ ) اون تابلوی بالاش عکس یه گاویه که زبونش بیرونه که کپی مهدیه من وقتی دلم واسش تنگ میشه و نیتونم ببینمش میرم اونجا ساعتها زل میزنم به عکسشو حسابی اشک میریزم اون خروسه هم که حسین مجیدی پور و اون بزغاله هم که گپی سهیل سلاماته

مهدی جان دیگه بیشتر کپنت دربارت مطلب نوشتم دیگه بسته

ما خیلی دوست داریم آرزومون موفقیت روز افزونت    ایشالله همیشه موفق و پایدار باشی

مخلص شما : محمد

خدانگهدار

 

 

سلام من مهدی مولوی هستم .

من میخوام در مورد پسرهایی که همانند دخترها ابرو بر می دارند صحبت کنم.

واقعا خیلی زشته در مملکت ما که اسلامی و باید الگوی کشور های غیر اسلامی باشه ولی متأسفانه جوان های ما با دیدن ماهواره و افراد غربی تحت تأثیر قرار گرفته اندو ابرو بر می دارند.

خلاصه سرتون رو درد نیارم این صحبت ها از جایی شروع شد که آقا محمد ( صاحب وبلاگ ) در شب احیا دیدیم که بله آقا زیر ابرو ، بالا ابرو و وسط ابرو رو صفا داده.

محمد که پسر خوبی بود از وقتی که وارد دانشگاه شده خودشو گم کرده میگه امیدیه درس می خونم خدامیدونه اونجا داخل مهمانسرای مخابرات داره چه گندی می زنه.

یه روز ابرو بر میداره حتما فر داهم میخواد گی با دانشجوا انجام بده .

بچه ها براتون آرزوی سلامتی می کنم و امید وارم محمد هم به کار زشتش پی برده باشه .

اگر کسی در رابطه با محمد نظر خواصی داشت می تواند به طور خصوصی با من مکاتبه کند .

M_exclusively@yahoo.com