-
یک موجود فضایی به نام علی دایی
سهشنبه 8 خردادماه سال 1386 23:12
دایی در آخرین میدان به عنوان بازیکن ، گل زد ، قهرمان شد و در مربیگری هم کسی نتوانست حریفش شود . همان کسانی که دیروز دایی را به باد انتقاد گرفته بودند امروز به نیکی از او یاد می کنند . دایی نیازی به قلم کثیف شما ندارد . دایی با قلم زهرآلود شما به اینجا نرسیده است . با کمال احترام برای منتقدان دایی ، لازم نیست تغییر...
-
فردا قهرمانی را جشن میگیریم
یکشنبه 6 خردادماه سال 1386 22:27
دایی اول بشی آخر بشی دوست داریم
-
یاشاسین علی دایی
شنبه 5 خردادماه سال 1386 04:19
به لطف خدا داریم میریم آسیا ۲ شنبه قهرمانی رو جشن میگیریم ... با موفقیت علی دایی خیلی ها تو دهنی بزرگی می خورند و با قهرمانی سایپا به سرمربیگری علی دایی خیلی از معادلات در فوتبال ایران بهم می خورد کور بشه چشم کسانی که نمی توانند موفقیت دایی رو ببینند ، چون اصولا آنها ایرانی نیستند . دایی مرد خداست .
-
م ن ک خ ث ا
شنبه 29 اردیبهشتماه سال 1386 23:47
آرزویم این است بهترین باشی پیروز و موفق ، هر لحظه و هر جا نتراود اشک در چشم تو هرگز ، مگر از شوق زیاد نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز و به اندازه هر روز تو عاشق باشی عاشق آنکه تو را می خواهد و لبخند تو از خویش رها می گردد و تو را دوست بدارد به همان اندازه که من می دارم اصلا به همان اندازه که دلت می خواهد
-
یک پاکت سیگار
پنجشنبه 27 اردیبهشتماه سال 1386 00:21
... یادم آمد که همین فردا و پس فردا پیمانه امسال هم خالی می شود مثل همان پاکت سیگاری که چند لحظه پیش خالی شد چند روزی که بگذرد پرونده سال جدید باز می شود مثل همین پاکت سیگار که الان باز شد ... چرا زندگی تا این پایه شبیه سیگارها شده ...؟! شاید به جای واژه زندگی باید بگوییم روزمرگی .
-
در خود شکستم بی صدا
جمعه 31 فروردینماه سال 1386 23:25
دیگه روزگار یک جوری شده که از علف خوردن سگ در بیابان نباید تعجب کرد و هراسید .
-
پیش تو باز کم آوردم
سهشنبه 28 فروردینماه سال 1386 22:24
من از همه دنیا گذشتم ، تو رو با اون یکی دیدم ، کم آوردم خیلی بد شد .
-
فصل زمستان تمام شد ولی باز آدم برفی ها هستند
یکشنبه 26 فروردینماه سال 1386 21:38
آدم برفی هایی نه به رنگ سفید برف ، بلکه به رنگ دروغ ، هوس ....
-
روزهای سخت و غم بار
پنجشنبه 23 فروردینماه سال 1386 16:03
یکی از محاسن روزهای سخت ، علاوه بر اینکه یک امتحان تلقی می شود به هر حال ، می گذرد ... امروز بارون مبهمی زد ! دل ابرها از دست زمین و دریا خیلی پر بود . باز هم باران شیشه ی پنجره را شست ...
-
ابر
سهشنبه 21 فروردینماه سال 1386 00:19
چه آرامش غریبی در ظاهر پاک این ابر هاست حس دل کندن و رفتن تا آسمان ها را می دهد عطر خاک بر جاست ! افسوس بالهایم شکسته است ... اما تا آنجا که بتوانم اوج میگیرم .
-
قهرمان همیشگی فوتبال ایران
شنبه 18 فروردینماه سال 1386 23:32
علی دایی
-
تفاوت
سهشنبه 14 فروردینماه سال 1386 02:34
-
نوروز ۱۳۸۶
چهارشنبه 8 فروردینماه سال 1386 03:11
سلام خدمت دوستان عزیز . عید نوروز همیشه پیروز رو خدمت شما تبریک عرض میکنم . امیدوارم همیشه تندرست ، دلشاد ، پیروز و خرم باشید . سال ۸۵ سال خوبی واسه ی من نبود ولی سال ۸۶ قطعا سال خیلی خوبیست . در این مهم شک ندارم ، امیدوارم برای شما هم سال بسیار خوبی باشه و در نهایت بهترینها رو براتون آرزومندم .
-
۴شنبه سوری
چهارشنبه 23 اسفندماه سال 1385 19:16
سلام چهارشنبه سوری هاتون قبول باشه ! ما که امسال هیچ کار نکردیم ، بابا دیگه از ما گذشته ما باید دنبال ۱ لقمه نون واسه سیر کردن شکم زن و بچمون باشیم . حنا هم که آنلاین نمی شه ۱ جورایی هیچی دیگه بلاتکلیفیم ! و بلاتکلیفی هم دیگه شما میدونید آدم ۱ پا در هواست و بسیار سخته . هیچی دیگه ، فعلا حوصله ندارم چیزی بنویسم برید...
-
نمی دونم چی بنویسم
سهشنبه 22 اسفندماه سال 1385 02:05
۱ مقدار فرصت بدید البته صحبت درباره ی مسائل حاشیه ای زیاد هست ولی فعلا حال حوصله ی ... این دفعه رو شما ببخشید .
-
چقدر اشتباه ؟ اخه تا کی ؟
جمعه 18 اسفندماه سال 1385 01:34
بخدا دیگه داقون شدم اخه آدم چقدر با خودش کلنجار بره ؟
-
همچنان انتظار
دوشنبه 14 اسفندماه سال 1385 00:28
خدایا چرا آن نمی شه ؟ من منتظرشم که ... خدایا تو خودت حس منو نسبت به اون میدونی پس ... باشه ؟ مرسی سپاسگذارم X: .
-
خدایا یاری از تو
شنبه 12 اسفندماه سال 1385 00:17
هیچی ... ۱ حس عجیب بسیار منقلب ... نمی دونم شاید غمگین ... البته چیز جدیدی نیست . ! راستی شاعر چه زیبا میگه : سر سپردم و دل رو زدم به نامت ندونستم که دلمو به کی سپردم ندونستم ندونستم پاک مردم .
-
سکوت پر معنا
سهشنبه 8 اسفندماه سال 1385 16:29
دوست داشتن همیشه گـــفتن نیست گاه سکوت است و گاه نگــــــاه ... غـــــریبه ی آشنا! این درد من است که گاهی نمی توانم در چشمان تو نگــــاه کنم .
-
جیرجیرک
شنبه 5 اسفندماه سال 1385 21:58
خدایا بخاطر یکصدمین سالگرد تولد پروین اعتصامی هم که شده برای جیرجیرک بی استعداد باغچه یک نُت جدید بنویس !
-
زندگی
سهشنبه 1 اسفندماه سال 1385 21:55
پشت سرم رو که نگاه می کنم به این فکر می کنم که زندگی ارزش خیلی بازیهارو نداره خیلی بازی کردن ها خیلی بازی دادن ها و گاها بازی خوردن ها به این فکر می کنم که همه بازی ها اشکنک نداره پشت سرتون رو نگاه کنین... لطفا الکی بابا زندگی ارزش بازی کردن رو داره مطمئن باشید به شما قول می دم . ۱ ماه دیگه اول فروردین ! از آخرای...
-
ولنتاین
پنجشنبه 26 بهمنماه سال 1385 13:13
ولنتاین کجا بود ؟ اسم ۱ شهره ؟ نه اسم کشور و قاره هم نیست اها اسم یک دنیاست که چند وقت پیش زلزله آمد با خاک یکسانش کرد بعدشم یک سونامی آمد تمام خار و خاشاکشو برد یا شاید به اون اضافه کرد . ولی ولنتاین واسه ولنتاینیاش مبارک !
-
مهم بودن اوست
دوشنبه 23 بهمنماه سال 1385 13:38
اگر میدانی در این جهان کسی هست که با دیدنش رنگ رخسارت تغییر می کند و صدای قلبت آبرویت را به تاراج میبرد مهم نیست که او مال تو باشد مهم این است که فقط باشد زندگی کند ، نفس بکشد ، خوشحال و موفق باشد و لذت ببرد .
-
زندگی
یکشنبه 22 بهمنماه سال 1385 13:12
شاید زندگی آن جشنی نباشد که آرزویش را داشتی اما حال که به آن دعوت شده ای تا می توانی زیبا برقص
-
به قول شاعر :
جمعه 20 بهمنماه سال 1385 12:04
در گذرگاه زمان خیمه شب بازی دهر با همه تلخی و شیرینی خود می گذرد عشق ها میمیرند رنگ ها رنگ دگر میگیرند و فقط خاطره هاست که چه شیرین و چه تلخ دست نخورده به جا میمانند البته با همه ی قسمت های شعر موافق نیستم . موفق و پیروز باشید .
-
علی دایی شناسنامه فوتبال ایران است
یکشنبه 15 بهمنماه سال 1385 01:33
دوستی گلدانی است که نشسته است در ایوان سفر و دمیده است در او تازه گلی چار فصلش همه سبز، کاشتی شاخه او عطری از عاطفه در او جاری تارش از ململ عشق پودش از مخمل ابر سینه اش برکه باران بلور دامنش از شبنم پرگوهر بر لب هر برگش نقشی از خنده شیرین بهار از طراوت سرشار بشکند روزی اگر ساقه ای از این گل سرخ دل ما میشکند، دوستی...
-
در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند هرچه بیشتر اوج بگیری کوچکتر
شنبه 14 بهمنماه سال 1385 21:45
تنهایی را دوست دارم زیرا در آن بی وفایی نیست تنهایی را دوست دارم زیرا عشق دروغی در آن نیست تنهایی را دوست دارم زیرا تجربه کرده ام تنهایی را دوست دارم زیرا خداوند هم تنهاست آن هم با وجود مخلوقاتی مثل ما !
-
غربت چشمان عاشق
سهشنبه 26 دیماه سال 1385 14:09
نمی دانم چرا رفتی ؟ نمی دانم چرا ؟ شاید خطا کردم و تو بی آنکه فکر غربت چشمان من باشی ، نمی دانم چرا ؟ با کی ... ؟ کجا رفتی ؟ ولی رفتی و بعد از رفتنت باران چه معصومانه می بارید ولی رفتی و بعد از رفتنت رسم محبت در غمی خاکستری گم شد ولی رفتی و بعد از رفتنت انگار کسی حس کرد ، که من بی تو ، هزاران بار در لحظه خواهم مرد و...
-
به یاد آرزوهایی که میمیرند سکوتی می کنم سنگین تر از فریاد
دوشنبه 25 دیماه سال 1385 00:04
شیشه پنجره را باران شست چه کسی نقش تو را از دل من خواهد برد ؟ !
-
و خداوند عشق را آفرید
جمعه 22 دیماه سال 1385 22:06
آن هنگام که آن بوته خار بر روی زمین تنها بود خداوند گل سرخی را در کنارش رویانید آن گل در کنار بوته خار شکفت خداوند برگشت و آن گل را با خود به آسمان برد اما آن گل دیگر هرگز نشکفت آن بوته نشکفت آری آن گل سرخ ریشه اش را روی زمین جاگذاشته بود آخر آن گل به آن بوته خار دل بسته بود در آن هنگام بود که خداوند گریست گریست و عشق...