-
روز عشق (((:
پنجشنبه 25 بهمنماه سال 1386 18:48
Valentines من نمیدونم اگه اسم این روز ، روز عاشقاس دیگه چرا اون ۹۹٪ دختر و پسری که بخاطر سکس با هم دوست شدن جشن میگیرن ؟ عشق کجا بود آخه ؟ مثل اینکه یک مکتب جدید آمده که تئوریش بر این مبناس که موجوداتی مثل دسته بالا از سکس به عشق میرسند راستی یک نکته از ۱ نفر گوش کنید : مواقعی که جنگ بین دو کشور اتفاق میفته و خیلی ها...
-
خدا را شکر
یکشنبه 21 بهمنماه سال 1386 01:27
هر چه گشتم در این شهر ، نبود اهل دلی باور کن
-
یزد سیتی ( دامبو ساراسفونی )
سهشنبه 16 بهمنماه سال 1386 10:31
سلام من الان یزد هستم باز تنهایی آمدم مسافرت پیش عماد جون ( مهندس برق مملکت ==> عماد رستم ) واقعا اینجا هوا بس ناجوانمردانه سرد است چی الکی واسه خودتون میگید هوای اهواز فلان و ... استخون سوزه ... اینجا استخونی نمی مونه دیگه هرچقدر لباس میپوشم باز سرده و آدم میلرزه بابا سرمای اهواز خیلی ملسه از اینجا میرم همون شهری...
-
حس خوبیست وقتی که از خواب بیدار میشوی و ببینی باران می بارد
چهارشنبه 3 بهمنماه سال 1386 23:43
وقتی آسمانت را به او می دهی و از خیر باران هم می گذری و او نمی بارد. تشنه ماندنت دیگر شکوهی ندارد. ببین شاعر چی میگه : بعضی قلبا ، دنیایی واسه خودش داره یه چیزایی توش داره که توی دنیا نداره همیشه تو دنیا کلی فرق بین آدما این یک قانون شده و دیروز و حالا نداره امروز باران بارید اورتیکا ناپلوسنی آنتی نابلا
-
بیشتره
یکشنبه 23 دیماه سال 1386 01:21
سلام امیدوارم حالتون خوب باشه با عرض تبریک به دانشجویان دانشگاه آزاد کاملا اسلامی و تسلیت به مناسبت ایام محرم واقعا دولت مردان جمهوری اسلامی متخصص مدیریت بحران هستند . این چند وقت هوا خیلی توپ شده ، ما هم با میلاد ، احسان ، شاهین و پرهام تقریبا هر شب میریم میشنیم تو آلاچیقا سمت پمپ بنزین و خلاصه کباب و صفاسیتی...
-
عشق یعنی با خدا در بی کسی ، عشق یعنی بی نهایت تا خدا
سهشنبه 11 دیماه سال 1386 21:37
به قول شاعر : دیروز اگر تاریک و خاموش و سیاه بود امروز و فردا دنیا پر از خورشید و ماه است . این روزا خیلی سرم شلوغه ، فکر نکنم تا ۸ ماه آینده ... در این روزگار فعلا به ما خوش می گذرد و چون روزهای خوش می گذرد ، غم سرشار است دیشب تا ساعت ۴ صبح با امین ( امین آنکس ) ، یاشار ( چاقال ایوبی ) ، سعید ( سعید یوگولو ) ، رضا (...
-
تولد ۴ سالگی وبلاگ
پنجشنبه 29 آذرماه سال 1386 01:03
سلام خوبید که ؟ امروز کلاس نرم افزارهای ریاضی و آمار داشتیم . رفته بودیم تو سایت ، استاد هی مسئله می داد بچه ها جو گرفته بودشون سری حل می کردن . هر کی حل می کرد و خروجی صحیح می گرفت داد می زد استاد ، استاد ما درش آوردیم وسط کلاس استاد گفت : لطفا دیگه نگید درش آوردیم . یعنی چی هی همتون به من میگید درش آوردیم درش آوردیم...
-
نام بیرنگ کوهدامنی را هم باد با خود برد
پنجشنبه 22 آذرماه سال 1386 15:22
من پری کوچک شاد و غمگینی را می شناسم که در اقیانوسی مسکن دارد و دلش را در یک نی لبک چوبین می نوازد آرام آرام
-
Time
دوشنبه 19 آذرماه سال 1386 00:01
به اندازه کافی وقتتو تلف کردی بسه دیگه آ سد ممد پ... ب... س... م... ش... د... ن... ب... ا... خ... ب... و ق...
-
کله پوکا
یکشنبه 18 آذرماه سال 1386 00:16
اگر بالی میبینید دلیلش اینه که از جنس کوهه ۱ بزرگ گفته : عشق مثل یه ساعت شنی است ، از یه طرف که قلب آدم رو پر میکنه ، از طرف دیگه عقل آدم رو خالی میکنه پس متاسفم واسه هرچی عاشق تو دنیا کله پوکای بی عقل دکتر جرفی با پرواز مستقیم لندن آمده این روزا سرم بیشتر سایر از اوقات شلوغه فعلا فی امان الله
-
Available
سهشنبه 13 آذرماه سال 1386 15:48
سلام امروز امدم خونه دلم خیلی واسه خانوادم تنگ شده بود مسافرت خوبی بود ، واسه من لازم بود ، خیلی خوش گذشت همش توپ و خوب بود فقط ۱ جا داشت با ۱ مشهدی دعوام میشد میخواستم بش بگم آخه مشهدی تخم زائر تو خجالت نمیکشی با ۱ ترک غیور دهن به دهن میشی ؟ باید زنگ میزدم آقای جرفی میومد جر واجرش میکرد ، ما که دیگه پیر شدیم با کسی...
-
۲ جمله از ۲ شخصی که نمی شناسم
یکشنبه 4 آذرماه سال 1386 02:18
دلم گرفته از آدمهایی که میگن دوست دارم اما معنیشو نمی دونن ، از آدمایی که میخوان مال اونا باشی اما خودشون مال تو نیستن ، از اونایی که زیر بارون برات میمیرن و وقتی آفتاب میشه همه چیز یادشون میره . -------------------------------------- گفتمش : دل میخری ؟ پرسید چند ؟ گفتمش دل مال تو ، تنها بخند خنده کرد و دل ز دستانم...
-
برای ما فقیرای تهی دست ملافه با پتو فرقی نداره
پنجشنبه 1 آذرماه سال 1386 00:36
تولد امام رضا مبارک ۴ آذر بلیت گرفتم دارم میرم مشهد اونم واسه یک هفته ! اینم از اسکل بازیه ماست دیگه ، تو این سرما ، تنها ، با این سرما خوردگی هنوز نه جام مشخصه نه هیچی فقط بلیط گرفتم اونم تنها ! وقتی رسیدم باید برم دنبال اتاق خالی یا هتل پارک اولین سفریست که خودمم و خودم ، قطعا نباید تجربه بدی باشه هدف از سفرمم خیلی...
-
نمی دانم شعر از کیست ، شاید آن روز ...
چهارشنبه 30 آبانماه سال 1386 01:39
شاید آن روز که سهراب نوشت : تا شقایق هست زندگی باید کرد ... خبری از دل پر درد گل یاس نداشت ... باید اینجور نوشت هر گلی هم باشی چه شقایق چه گل پیچک و یاس زندگی اجبارست
-
به قول سیم ظرف شویی:آفرین بیا دست بزنیم شادی کنیم هااا یادش بخیر
شنبه 26 آبانماه سال 1386 00:43
سلام چند روز پیش ۱ روز و نیم با داداشم به خاطر ۱ سفر کاری رفتیم تهران باز ۱۰۰۱ اتفاق افتاد ! ما وقتی اینجا هستیم که هیچ خبری نیست تا ۱ جایی میریم ... ببینید ۱ روز نبودما ... راستی میگن دکتر علی شریعتی گفته : وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها میکند پرهایش سفید می ماند ، ولی قلبش سیاه می شود ، دوست داشتن کسی که لایق...
-
نمیدانم شعر از کیست ، از هر که باشد خوش است
سهشنبه 22 آبانماه سال 1386 22:37
به که باید پیوست ؟ به امینی که امانت خوار است ؟ به دیاری که پر از دیوار است ؟ یا به افسانه دوست ؟ گریه ام می گیرد
-
ر ب س ع
یکشنبه 20 آبانماه سال 1386 03:22
بفهم مرا ای تمام هستی من باور کن حرف های مرا که در این شب تاریک به تو یادآوری می کنم ... و می نویسم در این برگه های سفید همراه با سیگاری که می سوزد و یقینا به پایان خواهد رسید و خاکستر خود را بر روی نوشته هایم می گستراند تا مهری باشد برای اثبات وجود من بفهم مرا ای بهترین من که نوشته های من از دلی می آید که عمری...
-
کام آخر - با آنکه هوا سرد نیست ولی می لرزم
شنبه 19 آبانماه سال 1386 04:00
کودکی می بینم چخ چهره ی معصوم و پاکی و آنچنان نورانی و زیباست که می توان در آن گم شد و تا عرش خدا را دید ... وقتی می خندد دنیا زیباست و انگار که با خنده ی او دنیا از سیاه و سپید می گذرد و رنگ می گیرد می گرید ، زبان اش عاجز است تا دردش را بیان کند اشک های همچون مرواریدش بر روی گونه می لغزد و می افتد ، انگار که پتکی بر...
-
نمی دونم
دوشنبه 14 آبانماه سال 1386 23:38
کوتاهی بلندی آسمان از آسمان نیست از بلندی کوتاهی روح ماست و من بر بام آسمان فریاد خواهم زد ، بی مهری و ریای این دنیا را ...
-
به یاد جرفک
یکشنبه 13 آبانماه سال 1386 03:31
علی جرفی با زید ( زیدیه * زید + ی + ه * - زندیه - قاجار - پهلوی ) ( زیدان * زید + ان * - علی دایی - فرانچسکو توتی - الیور کان ) میره کافی شاپ ، گارسون میاد میگه : چی میل دارید ؟ دافش میگه : دو تا کافه گلاسه لطفا . علی جرفی با عجله میگه دو تا هم واسه من بیارین . علی جرفی ۱ نفرو تو خیابون میبینه میگه ببخشید من شمارو تو...
-
معروفه
جمعه 11 آبانماه سال 1386 00:56
یکی بود که یه روز خونه داشتی تو چشاش وقتی که نگات می کرد ، غم می رقصید تو نگاش تو گرفتی دلشو ... ولی افسوس که شکستی دلشو .
-
مدار صفر درجه
دوشنبه 7 آبانماه سال 1386 23:15
دیگه اینو باید از رسانه ی ملی شنیده باشید وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد من عاشق چشمت شدم ، نه عقل بود و نه دلی ... چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید وقتی زمین ناز تو را در آسمانها می کشید وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم می چشید من...
-
عید جیگمل فطر مبارکباد
پنجشنبه 19 مهرماه سال 1386 00:09
سلام اشلونک مای فرندها ؟ زین انشاالله ؟ ون ما ون ؟ پارسال دوست امسال هیچ انشاالله طاعات و عباداتتون مورد قبول خداوند قرار گرفته باشه عارضم خدمتتون که : هیچ کس از روی انتخاب عاشق نمی شه عاشق شدن اتفاقیه هیچ کس اتفاقی عاشق نمی مونه عاشق موندن تلاش می خواد هیچ کس اتفاقی عشق رو از دست نمی ده از دست دادن عشق انتخابیه برای...
-
حم شاگردی سلام
چهارشنبه 11 مهرماه سال 1386 16:36
خورشید که مشخصه مجحول همون معلول بدبخت گستاخ است .
-
فاز بی خیالی
پنجشنبه 29 شهریورماه سال 1386 17:15
دوست دختر من واسه من رفته با ۱ غریبه تو خونه کار بد کرده اما اصلا هیچ مشکلی نیست چونکه اون اصلا دختر ... نیست حالا مسعود تو بگو ... ۲ هفته مجردی رفتیم مسافرت اصلا وقتی رسیدیم مات و مبهوت مونده بودم . ۲ هفته نبودم هزار و یک اتفاق افتاد که تو این مدت مسافرت هم بمون نگفتن ۲ تا از مهمترینش اینه که مادر مادرم ( مادربزرگم )...
-
سفری تا دورترین جای زمان
دوشنبه 5 شهریورماه سال 1386 15:13
صداهایی مبهم می شنوم دل من میترسد و چه می گویم من من هم اکنون به آسمان تاریک در شب می نگرم چشم هایم را می بندم دو درخت می بینم در دور آسمان را می نگرم آسمان آبی تر از آنست که من می پنداشتم آن طرف تر کمی دورتر از احساسم چشمه ایی می جوشد و خیالم که رسیده است به آنجا تنها آب پاکی می آورد از آن دور تا که شاید که بشوید دل...
-
لرزه
سهشنبه 30 مردادماه سال 1386 00:52
در زندگی به دیوار بتنی تکیه کن نه به شیشه های رنگی ینجره گرچه به ظاهر تمیز ، زیبا ، شفاف و محکم است ولی زمین لرزه بی خبر می آید اصلا تکیه نکن در فضای آزاد باش امن و آسوده .
-
o(-_-)o
سهشنبه 23 مردادماه سال 1386 23:01
پروانه اگر سوخت ، به درک دور آتش چه غلطی می کرد ؟
-
واقعا گریه آوره ولی من به ناچار خندیدم !
شنبه 20 مردادماه سال 1386 10:04
افسوس برای قلم و احساس ، که سالها برای او جنبید و با او آلوده شد . من آن تنهای واقع بین و خارم که در کنج اتاقی تنگ گریانم فرار از مرگ و تنهایی نخواهم غم و مرگ و تنهایی ارزشش نیست ، من برای روشنای دل در نوشتارم . یک توصیه دوستانه : در زندگیتان ابتدا ارزش هر چیز و یا هر کس را ببینید و بعد از آن برای بدست آوردن آن تلاش...
-
...
شنبه 30 تیرماه سال 1386 23:15
...